درباره خول قلاع افسانه زیبایی مطرح است که سالمندان و قدیمی های این روستا به واقعی بودن آن تاکید داشتند.
واما افسانه خول قلاع: می گویند در زمان های قدیم پادشاهی بر رامنگان و (روستاهای اطراف) حکومت می کرد
و در بالای این کوه برای خود خانه و تشکیلاتی درست کرده بود(جالب این که هنوز هم آثاری از خانه و تشکیلات در
بالای کوه دیده میشود) زمانی که این پادشاه می میرد مانند همه ی پادشاهان قدیم ثروت و طلای بسیاری از خود
به جا میگذارد. از سوی دیگر این پادشاه دختری داشته که او هم خیلی به طلاها علاقه مند بود. برای همین بعد از
مرگ پدر روی طلاها می نشیند و از آن ها مراقبت میکند. این دختر بر اثر حرص و طمع و علاقه زیادی به طلاها تبدیل
یه اژدها می شود تا بهتر بتواند از میراث پدرش مراقبت کند و کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشته باشد.
جالب این که اهالی معتقدند این دختر که اکنون به اژدها تبدیل شده هیچ چیز نمی خورده و فقط هر دوسال یکبار
از بالای کوه به کنار استخر آب روستا (که دور از خانه های مردم و در پایین همان کوه قرار دارد)می آمده و تمام آب
موجود در استخر را تا قطره آخر می نوشیده، به طوری که تا پر شدن آب استخر ، آبی برای خوردن نمی ماند.
جالب تر این که قدیمی ها معتقد بودند که چند نفر از اهالی (در زمان قدیم)آن اژدها را دیده اند!
خلاصه اگر روزی خواستید به رامنگان بروید مواظب اژدها باشید.
|